maatinamaatina، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

لحظه های بی تکرار تنها امید زندگیم... ماتینا

من مادرت هستم

عزیزترینم ، فرزندم.... من مادرت هستم .... من با عشق ، با اختیار، با آگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میدارد ، هدایت می کند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در آغوشش میگیرد. من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد..... من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را... تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی که گاه از خودگذشتگی نامیده می شود... تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد .... من نه بهشت میخواهم نه آسمان و نه زمین ... بهشت من زمین من و زندگیم نفس های آرام کودکی...
17 خرداد 1394
1